تفسیر های گوناگون درباره معاد(ادامه مبحث قبلی):
این وبلاگ به بررسی معاد و مطالب مرتبط به آن میپردازد

محتوای مطالب را چگونه ارزیابی میکنید؟

آمار مطالب

کل مطالب : 40
کل نظرات : 4

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 51

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 77
باردید دیروز : 14
بازدید هفته : 77
بازدید ماه : 96
بازدید سال : 121
بازدید کلی : 10932

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان معاد و آدرس maad66.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : محمد محبی
تاریخ : پنج شنبه 2 بهمن 1393
نظرات

5-تجديد حيات مادی دنيا به شكل ديگر: برخی ديگر خواسته‏اند مثل دسته اول معاد را يك امر مادی و طبيعی بدانند ولی بدون اينكه نيازی باشد كه بگويند عود ارواح به اجسام ، نه ، ارواحی‏ به اجسامی عود نمی‏كند چون اساسا ارواحی وجود ندارند ، بلكه خود همين‏ حيات مادی تدريجا به شكل ديگری تجديد می‏شود ، كه اين فرضيه‏ای است كه‏ بعد بايد روی آن صحبت كنيم . يكی از مسائلی كه به نظر من بايد روی آن بحث كرد ، مسأله روح است كه‏ آيا قبول قيامت مستلزم قبول وجود روح است به عنوان يك موجودی كه‏ قابليت اين را دارد كه بعد از فنای بدن باقی بماند يا مبتنی بر اين‏ نيست ؟ البته ما در اينجا از نظر عقلی نبايد بحث كنيم ، اول از نظر دينی و شرعی بايد بحث كنيم ، يعنی بايد ببينيم آنچه كه در اسلام راجع به‏ معاد آمده است ، از حالت احتضار گرفته تا عالم قبر و سؤال و جواب قبر و عالم برزخ و عالم قيامت ، آيا اينها يك چيزهايی است كه بر اساس اين‏ اصل بوده است كه انسان دارای يك روحی است كه آن روح واقعا قبض می‏شود ، مردن قبض روح است ، تحويل گرفتن روح است و انسان كه می‏ميرد به معنی‏ اين است كه رابطه ميان روح و بدن بريده می‏شود و روح در عالم خودش قرار می‏گيرد و جسد در عالم خودش ، يا اينكه اين طور نيست ؟ بحث بعد ما كه پايه بحثهای ديگر قرار می‏گيرد ، همين بحث روح است . بعد هم وارد استدلالهای قرآن برای وجود قيامت می‏شويم كه عرض كرديم قرآن‏ دو نوع استدلال دارد .

- در خود قرآن كلمه معاد هست . البته اين را متشرعه از روی آيه مباركه‏ كه می‏فرمايد : " « كما بدأكم تعودون »" (اعراف / 29 : همچنانكه شما را خلق كرده ، باز می‏گرديد ) گرفته‏اند . ضمنا آن‏ دلايلی كه درباره معاد هست ،فقط در حدود همان طبقه بندی كه فرموديد قرآن كرده و دو دسته دليل دارد ، اگر ما همان آياتش را هم بفهميم و روی آن بحث شود ، اين بهترين راه‏ است برای اينكه با معاد آشنايی پيدا كنيم . استاد : راجع به قسمت اول كه فرموديد ، من به آيه " « كما بدأكم‏ تعودون »" توجه داشتم ولی منظورم اين نبود كه حتی ماده " عود " هم‏ نيامده ، عرض كردم كلمه معاد به اين وزن ( كه به معنی زمان عود يا مكان‏ عود هست ) در قرآن نيست . راجع به آيات قرآن ، آنهايی كه استقصاء كرده‏اند مدعی هستند 1400 آيه‏ در قرآن راجع به معاد است ، يعنی در هيچ موضوعی و شايد در مسأله توحيد اين قدر آيه در قرآن نيامده و اين قدر تأكيد و اصرار نشده كه در مسأله‏ معاد هست . ولی من ادعا نمی‏كنم معمای معاد از هر جهت حل شده است . مقصودم اين است كه جمع ميان همه تعبيرات قرآن به طوری كه كسی ادعا كند كه همه تعبيرات را من می‏توانم بدون شك و دغدغه كاملا جمع كنم ، صد در صد نيست و الا افرادی هستند كه از نظر خودشان مسأله معاد كاملا حل شده است و آيات قرآن را هم طوری توجيه می‏كنند كه از نظر خودشان تأويل نيست ، توجيه واقعی است ولی ممكن است برای ما آن توجيه چندان قابل قبول نباشد و الا نه اين است كه برای همه افراد قضيه معاد لا ينحل است . من افرادی‏ را كه به وضع كتابهايشان آشنا هستم شك ندارم كه " « بالاخرش هم يوقنون " و به همه اين محتواهايی كه در قرآن آمده يقين دارند ولی طرز تصور و تلقی شان از اين تعبيرات با تلقی عامه مردم در بعضی قسمتها قدری فرق‏ می‏كند . ديگران هم همين راه را رفته‏اند ، نه اينكه اگر ما آيات قرآن را عنوان می‏كنيم ، اين ما هستيم كه برای اولين بار می‏خواهيم از راه آيات‏ قرآن وارد شويم ، نه ، ديگران هم از همين راه رفته‏اند و اگر نظرياتی‏ دارند ، از يك طرف منشأ نظرياتشان الهاماتی بوده كه از خود قرآن‏ گرفته‏اند ، و از طرف ديگر منشأ آن ، اشكالاتی بوده كه به وجود می‏آمده و برای حل اين اشكالات در تلاش بوده‏اند . ما هم كه وارد می‏شويم ، باز از يك طرف يك الهاماتی از قرآن می‏گيريم ، و از طرف ديگر با يك اشكالاتی‏ مواجه خواهيم شد كه اشكالات را بايد حل كنيم . در اينكه بسياری از مشكلاتی‏ که در قديم وجود داشت امروز وجود ندارد ، يعنی يك مقدار راه معاد از نظر علوم نسبت به آنچه كه در قديم بوده صافتر شده ، بحثی نيست . مثلا يكی از مسائلی كه در باب معاد هست كه از نظر علم قديم خيلی مشكل‏ بود و مجبور بودند به نوعی توجيه و تأويل كنند ، اين است كه قرآن مدعی است‏ اين نظامات موجودی كه الان داريم ، ماه و خورشيد و ستارگان و اين وضع‏ زمين و درياها و كوهها ، روزی خواهد رسيد كه تمام اينها زير و رو می‏شود . تقريبا همان طوری كه قرآن می‏گويد ، در ابتدا اينها به شكل دخان ( دود ) بود ، بعد به اين صورت در آمده است . از قرآن می‏شود استنباط كرد كه بعد هم به همين صورت در خواهد آمد . ولی اين با علم قديم قابل حل نبود ، علم‏ قديم قبول نمی‏كرد كه اين طور باشد ، نه قبلش را قبول می‏كرد كه به اين‏ شكل بوده [ و نه بعدش را كه به همين شكل در خواهد آمد ] . علم قديم فرض‏ می‏كرد كه نظام افلاك از همان قديم همين طور بوده كه هست و تا ابد هم‏ همين طور خواهد بود ، و اين بود كه مشكلاتی ايجاد می‏شد . قرآن می‏گويد : " « اذا الشمس كورت »" (تكوير / 1  ) يك وقتی خواهد آمد كه‏ اين خورشيد ما تكوير می‏شود يعنی كدر می‏شود ، نورش از آن گرفته می‏شود ، خاموش می‏شود ، " « و اذا النجوم انكدرت » " (تكوير / 2  ) و اين ستارگان‏ حالتی پيدا می‏كنند كه منكدر می‏شوند يعنی ديگر آن درخشندگی را نخواهند داشت ، " « و اذا البحار سجرت » " (تكوير /6 ) اين درياها مثل ديگی كه به‏ جوش می‏آيد تبديل به بخار خواهد شد . يا مثلا زلزله‏هايی زمين را خواهد گرفت كه انسان در می‏ماند كه چه وضعی‏ رخ داده ، خيلی برای انسان غير مترقب است : " « اذا زلزلت الارض‏ زلزالها »" آن وقت كه زمين آن زلزله خودش را ايجاد كند . " آن زلزله‏ " اشاره به نوع خاص زلزله است و با زلزله‏های ديگری كه در دنيا پيدا شده و در گوشه‏ای عده‏ای را از بين برده خيلی فرق دارد . آن ، زلزله‏ای است‏ كه ديگر هيچ چيزی به حال خودش باقی نخواهد بود " « و اخرجت الارض‏ اثقالها »" و زمين اشياء و زين خودش را از درون خودش بيرون بكشد ( ظاهرا مقصود انسانهاست كه از درون زمين بيرون می‏آيند ) ، " « و قال‏ الانسان ما لها »" انسان آن وقت می‏گويد چه شده ، چه خبر است ؟ يعنی‏ برای انسان غير مترقب است ، عادی نيست ، غير عادی است ، مثل زلزله‏های‏ هميشه نيست كه بگوييم خوب ديگر زلزله است، " « يومئذ تحدث اخبارها " آن وقت زمين تمام قضايای خودش را نقل خواهد كرد " « بان ربك اوحی لها » " به موجب اينكه پروردگار تو به او وحی‏ كرده است ، به او تعليم كرده است " « يومئذ يصدر الناس اشتاتا ليروا اعمالهم »" آن وقت است كه مردم گروه گروه بيرون می‏روند برای اينكه‏ عملهايشان به آنها ارائه داده شود " « فمن يعمل مثقال ذرش خيرا يره 0 و من يعمل مثقال ذرش شرا يره » " (زلزال / 1 -8  ) . الان برای ما اين امر لا اقل به‏ صورت يك امر خيلی محتمل است ، كی می‏تواند بگويد چنين وضعی پيش نمی‏آيد ؟ " « اذا السماء انفطرت 0 و اذا الكواكب انتثرت » " (انفطار / 1 و 2 ) يا " « اذا السماء انشقت »" (انشقاق /1) اينها يك چيزهايی است كه لا اقل رفع مانع‏ شده ، اگر علم نتواند چنين روزی را پيش بينی كند ولی نفی هم نمی‏تواند بكند ، يعنی لا اقل بر خلاف علم نيست . ولی به هر حال اگر كسانی هم راهی را رفته‏اند ، نه اين است كه آن راه‏ را رفته‏اند بدون اينكه هيچ الهامی گرفته باشند يا بدون اينكه هيچ كمكی‏ به ما كرده باشند ، راهی است كه بالاخره آنها هم رفته‏اند . مسلم ما از گفته‏های آنها می‏توانيم كمك بگيريم و استفاده كنيم بدون اينكه بگوييم‏ آنها متوجه اشكالاتی بوده‏اند . در همين مسأله عود ارواح به اجساد به اين‏ شكل كه روحها به جسدها عود كند ، آنها به يك اشكالات علمی دچار بوده‏اند كه امروز ما هم دچار هستيم . امروز خيلی اشخاص ديگر هم می‏گويند اگر معنی معاد اين باشد كه عين همين‏ بدنهای افراد [ ايجاد شود ] ، آن كسی كه می‏ميرد ، با همان بدنی كه مرده‏ است بيايد محشور شود ، آيا اين امكان پذير است ؟ اين حرفی بوده كه از چندين صد سال پيش می‏گفته‏اند : انسانهايی كه از اول تا آخر عالم بر روی‏ زمين پيدا شده‏اند و دائما آمده‏اند و رفته‏اند ، اگر ما حجم و وزن بدن آنها را حساب كنيم ، چندين برابر زمين انسان آمده و رفته ، يعنی اين سطح و اين قشر زمين تا مقداری ، چندين بار بدن انسانها شده و دو مرتبه خاك شده‏ ، كه اگر بخواهيم ميلياردها ميليارد انسان را با اين بدنها جمع كنيم زمين‏ ما اساسا گنجايش آن را ندارد ، چندين برابر زمين هم گنجايش آن را ندارد . پس اينها و بسياری از مسائل ديگر ، يك چيزهايی است كه بايد آنها را حل كنيم . البته مسأله بسيار مشكل و معضلی است .

- در قرآن مجيد برای قابل قبول بودن حيات مجدد ، موضوع حيات مجدد نباتات به طور مكرر مطرح شده و من فكر می‏كنم كه بايد يك بررسی از نظر فيزيولوژی گياهی و حيوانی بكنيم كه ببينيم چه ارتباط و تشابهی می‏تواند بين حيات مجدد گياهی كه در هر بهار تجديد می‏شود و حيات مجدد حيوانی‏ باشد . من فكر می‏كنم كه اگر بعضی از رفقا صرف وقت كنند تا يك مقدار فيزيولوژی گياهی را هم در اينجا بررسی كنيم و با فيزيولوژی حيوانی تطبيق‏ كنيم ، كه شايد يك روشنايی در اين قسمت برای ما ايجاد شود ، مناسب‏ باشد . استاد : البته پيشنهاد بسيار خوبی است . در قرآن به حيات مجدد زمين ( يعنی همان حيات مجدد گياهان ) استناد شده و زياد هم استناد شده : " « اعلموا ان الله يحيی الارض بعد موتها »" (1 حديد /  17) بدانيد كه خداوند زمين‏ را بعد از اينكه مرده است زنده می‏كند . آنها كه در سابق فقط به اين‏ مطلب توجه می‏كردند ، فكر می‏كردند وجه تشابه همين است كه مرده‏ای زنده‏ می‏شود ، يعنی يك موجودی در يك درجه‏ای مرده است و در يك درجه ديگری‏ تكامل پيدا می‏كند و حيات برايش پيدا می‏شود . خلاصه به آن جنبه تكاملی‏ مطلب كه اين تكامل از موت به حيات است [ توجه می‏كردند ] . آنها اين طور فكر می‏كردند كه قرآن نظرش فقط به همان مسأله تكامل است‏ ، يعنی شما در اين زندگی موجود خودتان تكامل از موت به حيات را می‏بينيد ، اين برای شما به عنوان نمونه كافی است تا تكاملی را هم كه در سطح‏ بالاتری است ( كه در واقع تكامل از نشئه‏ای به نشئه ديگر است ) بپذيريد ، اين يك امر جزئی است كه می‏تواند نمونه يك امر كلی باشد . آنها اين طور می‏گويند : همين طوری كه در اينجا می‏بينيد كه اين جزء مرده است و زنده‏ می‏شود ، كل هم همين طور است ، كل هم از مردگی به حالت زندگی در می‏آيد . می‏گفتند عالم آخرت و عالم دنيا همه حكم يك واحد را دارد كه دنيا مرتبه‏ مرده آن است و آخرت مرتبه زنده‏اش . نمی‏خواهم ب گويم اين حرف صد در صد درست است ، می‏خواهم بگويم اين طور استنباط كرده‏اند ولی شما ممكن است‏ بخواهيد از اين امر استنباط ديگری بكنيد . مطالعاتی بكنيد ، استنباطی‏ بكنيد ، ما هم از استنباط شما استفاده می‏كنيم . به هر حال بايد روی اين‏ موضوع مطالعه كرد.

 منبع: کتاب معاد شهید مطهری


تعداد بازدید از این مطلب: 54
موضوعات مرتبط: کتاب معاد , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








به وبلاگ من خوش آمدید. ممنون از بازدید شما.لطفا برای بهبود مطالب وبلاگ در نظر سنجی شرکت کنید و نظرات خودرا درباره وبلاگ بفرمایید همچنین به مطالب به تناسب محتوا امتیاز دهید. در ضمن فروم(انجمن تخصصی) وبلاگ هم راه اندازی شده است و می توانید باهمان نام کاربری و رمزی که در وبلاگ ثبت نام کرده اید وارد حساب کاربری خود در ان شوید و ازش بهره ببرید. با تشکر


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود